در نشست نقد و بررسی "کتاب قانون" ابراز شد
مازیار میری: «حال ما خوب نیست» سینمای ما- فیلم سینمایی «کتاب قانون» ساخته جدید مازیار میری در کانون فیلم فرهنگسرای ارسباران به نمایش درآمد و پس از آن با حضور مازیار میری کارگردان، محسن علی اکبری تهیه کننده و کیوان کثیریان منتقد و مجری جلسه، جلسه نقد و بررسی آن برپا شد. مازیار میری در ابتدای این جلسه گفت؛ «این برای اولین بار است که درباره این فیلم حرف می زنم. پیش از این تصمیم گرفته بودم درباره «کتاب قانون» هیچ صحبتی نکنم چرا که حال من نیز مانند حال بسیاری از شما خوب نیست اما به هر حال به دلیل خاطرات خوشی که از این فرهنگسرا دارم، امشب در این جلسه حاضر شده ام.» او این طور ادامه داد؛ «در سال 79 بعد از یک سال ونیم توقیف، فیلم «قطعه ناتمام» برای اولین بار اینجا اکران شد. اکنون هم خوشحالم که «کتاب قانون» پس از دو سال توقیف به اکران درآمده و در اولین جلسه نقد و بررسی آن بنده اینجا حاضر شده ام.» میری در ادامه در پاسخ به سوالی که جویای نظر او درباره نقدهای مختلف صورت گرفته درباره این فیلم شده بود، عنوان کرد؛ «بسیار خوشحالم که افراد سیاسی ما فیلم می بینند. وقتی این افراد فیلم می بینند قطعاً باید با آن برخوردی فرهنگی داشته باشند و این نوع برخورد در هر صورت خوشایند است.» او از نقدهای مختلف صورت گرفته برای این فیلم اظهار خرسندی کرد و گفت؛ «خوشحالم که طی مدت اکران این فیلم نقد های مثبت و منفی سیاسیون و متخصصان نظامی را شنیده ام. در این میان برخی از نقد ها هم کاملاً فرهنگی بوده است.
در هر صورت «کتاب قانون» سعی دارد آینه یی باشد در برابر جامعه و از قدیم هم گفته اند آینه را نباید شکست. اما برخی بدون اینکه خود را در این آینه ورانداز کنند آن را شکستند و برخی هم درباره نظرات خود به گفت وگو پرداختند که بنده فکر می کنم این بهترین راه حل موجود است.» او در بخش دیگری از این جلسه پیرامون صبر چندساله اش برای اکران «کتاب قانون» اذعان داشت؛ «بخشی از این صبر دست ما نبود و به ما تحمیل می شد وگرنه هم من و هم تهیه کننده فیلم علاقه مند بودیم این اثر در همان سالی که ساخته شده بود، به نمایش درآید.»
این کارگردان در ادامه این جلسه به ذکر توضیحاتی درباره توقیف فیلم پرداخت و عنوان کرد؛ «طی مدت دو سال گذشته این فیلم بیش از 50 بار برای افراد مختلف سیاسی به نمایش گذاشته شده و این افراد نظرات مختلفی درباره آن داده اند. در ابتدا دوستان گفتند این فیلم باید 35 دقیقه حذفیات داشته باشد، اما بعدها جمال شورجه هم به جمع تصمیم گیران افزوده شد و به نتیجه یی واحد رسیدیم.» او در ادامه گفت؛ «فکر می کنم تنها آدمی که طی آن دوران پای حرفی که می زد، می ایستاد آقای شورجه بود. البته ممکن بود ما در مواردی اختلاف نظرهایی داشته باشیم اما کاملاً مشخص بود که مخالفت های او از سر عقیده است. به هر حال این فیلم با 8 یا 9 دقیقه حذف و فیلمبرداری مجدد برای برخی از صحنه ها موفق به کسب پروانه نمایش شد و پس از آن معاون سینمایی وقت به طور کاملاً سلیقه یی جلوی اکران این اثر را گرفت. حتی پس از تغییر وزیر ارشاد او در دوره جدید هم نزد وزیر جدید رفته بود و از او خواسته بود جلوی اکران این فیلم را بگیرد. به هر حال بسیاری از مدیران دوره قبل سعی کردند این فیلم اکران نشود.»
|
منبع : اعتماد
|
پس حواسمون باشه زیاد غلط نکنیم که برامون گرون تموم بشه...
به مناسبت سالگرد تولد قیصر امینپور موسسه فرهنگی شهرستان ادب تصاویری منتشر نشده از این شاعر را برای اولین بار در اختیار خبرگزاری فارس قرار داده است.
این عکسها یادآور دورانی است که هر یک از شاعران و استادان پرآوازه امروز، جوانان صاحب ذوق و انقلابی بودند که فضای پرشور اوایل انقلاب آنها را گرد هم آورده و در نهایت سادگی کنار هم نشانده بود. جالبترین نکته در تمام این عکسها نگاه قیصر است که در هیچ یک از این تصاویر یا به پایین نظر دارد یا اینکه به نقطهای غیر از دوربین عکاسی خیره شده است. این تصاویر سر به زیر بیننده به یاد غزل «سراپا اگر زرد و پژمردهایم» قیصر میاندازد که او در پایان غزلش سروده است:
دلی سربلند و سری سر به زیر
از این دست، عمری به سر بردهایم
از راست به چپ: وحید امیری، قیصر امینپور، استاد شهریار، حسین اسرافیلی، وحید امیری
حسین اسرافیلی، قیصر امینپور، عباس براتیپور، وحید امیری، محمدی نیکور، حسین سبزواری، پرویز بیگی حبیبآبادی
حسین اسرافیلی، قیصر امینپور، نصرالله مردانی،علی معلم دامغانی، سیمین دخت وحیدی، حسین آهی، پرویز بیگی، عباس براتیپور.
حسین اسرافیلی، عباس براتیپور، علی معلمدامغانی، قیصر امینپور
اخراجی های 3 تحریم شد، قاچاق شد، پرفروش ترین شد (جریان روشنفکریه دیگه!)
ناصرخان پر کشید... (روحش شاد)
دستان اصغر فرهادی بر اسکار، لبانش بر کیت بکینسل
شهید احمدی روشن و رضایی نژاد هم رفتند... (به یاد علی و آرمیتای کوچولو در اولین عید بدون پدر)
سه هزار میلیارد آوردیم، خاوری تون رو بردیم !
مشارکت 65 درصدی یک طرف، یک رای خاتمی هم یک طرف، خاتمی تو دیگه چرا؟! (سبزها هنوز در شوک!)
غلبه ی آی کیوی ایرانی بر آر کیوی آمریکایی !
کاپیتان هوشنگ شهبازی صاف کرد، علی دایی چپ کرد (خدا رو شکر به خیر گذشت!)
علـــــیِ دایــــــی ! (اینقدر توی استادیوما گفتن دیگه یادگاری از سال 90 توی ذهنم موند!)
سپاهان و امید، شاهکار 90 فوتبال ایران !
سکه، طلا، دلار، چه خبره؟! (دختر خانوما خداوکیلی برا مهریه مراعات کنن!)
شیث و نصرتی، انگشت برتر 90 ! (دوست نداشتم بگم اما دیگه از سال 90 موند!)
ایمون زائد، چوبله را لوله کرد... (ای جون!)
گل شفته برهنه شد، شان استون مسلمان !
اروپا خرید نفت ایران را تهدید کرد، ایران فروش نفت بهشان را تحریم !
از نه غزه نه لبنان ایران تا لا حزب الله لا ایران سوریه، تشابهات اتفاقی است !
جلبک های لیبی هم رفتنی شدند، منافین اشرف اخراج !
بحرین هنوز در دیکتاتوری...
تموم پرونده ها روی میزه ! (طنز ترین نطق سیاسی سال از دید من)
پرچم سفید محسن چاوشی... (محسن جون دمت گرم!)
و اینک انتظارها به سر رسید، اکران نوروزی قلاده های طلا...
اینها تیترهایی است که در پنج دقیقه، از سال 90 به ذهنم رسید، شاید مهم ترین اتفاقات ثبت شده از سال 90 در ذهنم اینها باشه... البته مطمئنا اتفاقات مهم دیگری هم افتاده که توی این پنج دقیقه دیگه به ذهنم نرسیده !
الان 1 فروردین 91 هست اما چند دقیقه دیگه تا سال تحویل مونده !
بالاخره نفهمیدیم این آخرین پست سال 90 مون میشه یا اولین پست سال 91 !!
آرزو دارم نوروزی که در پیش دارین ، آغاز روزهایی باشد که آرزو دارین...
نوروز 1391 بر شما و تمام ایرانیان و فارسی زبانان مبارک
سائل و سینه زن و سیب سحر سوره فجر *** سوز دل بهر عزای تو دمادم داریم
هفت سین کرمت سبز همیشه آقا *** ما فقط یک سفر کرب و بلا کم داریم
به هر حال سال 90 هم با تمام تلخی ها و شیرینی هاش داره تموم میشه...
و تلخ ترین آن اینکه امسال هم گذشت و آقامون ظهور نکرد...
و شادترین آن اینکه یکسال دیگر به ظهور نزدیک تر شدیم...
آری، زمین و زمینیان دارند آماده می شوند، مهدی جان برگرد...
تا کسی رخ ننماید ز کسی دل نبرد *** دلبر ما دل ما برد و ز ما رخ ننمود...
دیکتاتورها دارند می روند...
همه چشم انتظار تو هستند، و مظلوم ترین همه، ملت شیعه ی بحرین ...
مهدی جان ،
حالا دیگر کودکان هم می دانند که "مهدیه" اسم مکان است و "فاطمیه" اسم زمان ،
اما من منتظر می مانم تا روزی که "مهدیه" اسم زمان شود و "فاطمیه" اسم مکان...
یکبار دیگه عیدتون مبارک، سالی همراه با مهر، سلامتی، موفقیت، سعادت و خوشبختی داشته باشین...